دانلود آلبوم آینه به نام آسانسور

مرسی . خیلی منتظر این آلبوم بودم . آینه واقعا خواننده خوبیه و در ارائه کارش دقت و وسواس داره

عالی بود کاش فول کاوربودممنون ازشما

مرسی امیر جان
راستش رو بگو آلبوم رو از کجا زدی!!؟ خخخخخخخخخخ

آینه خواننده کاربلدی هست وجای خوشحالی است که او فعال است وکارهایش شنیدنی هست آلبوم آسانسور هم در مجموع عالیه.ممنونم موزیک باران

اسم آلبوم آینه هست؟ اسم خواننده هم آسانسور؟

آینه صدای خوبی داره و دلنشین صداش ولی این آلبوم خیلی مزخرفه تمام ملودی ها چرت حیف این همه وقت که صرف تهیه آلبوم کرده !!!! با افکاری باید کار کنه فقط …بهترین کارش هم اعتراف هست واقعا زیباست

فوق العاده بود فقط لطفا کاورها ممنون

امیر خان ببخشید دیر نظر دادم چون این روزها روزهای آشفته تر از دیروز بودند
—————————————————————————————–

خیلی سپاسگزار و ممنونم که این آلبوم عاشقانه و دل انگیز و متمایل به پاییز و جدایی ولی ارغوانی را از خواننده

عزیز آینه در اینجا قرار دادی که تجربه خوبی برای تمام عشقهایی هست که این اشعار را جدّی بگیرند و به دنبال

عشقهای پوشالی نروند و بی هدف غوطه ور نشوند که پشیمانی … ندارد
———————————————————————-

ایکاش کاور آلبوم کاملتر بود تا شناسنامه ی آلبوم دستگیرمون میشد تا بهتر میتوانستم نظر بدهم .

آهنگ اوّل که عاشقانه واحساسی و با شعری کمی خودمونی تر و آهنگ دوّم هم شاد و ریتمیک و خیلی هم پر انرژی

چون عاشقانه و شاد است وآهنگ سوّم هم احساسی و عاشقانه و پرسشگرانه از معشوق است و دوست داره بغل معشوق

باشه ودر آهنگ چهارم معشوق جواب تلفن عاشق را نمیده و عاشق معشوق را بی معرفت خطاب میکنه

و در ترانه پنجم عاشق عصبانی شده و به معشوق میگه ، فرصت از دست رفته و دلش داغونه که عشقش که نه تو قلبش

مونده و نه تو خونه ی دلش و حتّی ردّ پا و نگاه های اونو از دلش خط زده

و در ترانه ششم به معشوق میگه روزی پشیمون خواهی شد چون من عاشقت بودم ولی قدرم را ندونستی

و یه روزی به دنبالم میآی و من اون روزو میبینم ، درسته یه روزی عاشقت بودم ولی قلبم پشیمون نیست .

که قلبم را شکستی ومیدونم روزی برمیگردی چون گذشتن از من آسون نیست .

و قلب عاشق به معشوق میگه هر راهی را میری برو ولی تهش چیزی بجز من نیست .

و در ترانه ی هفتم عاشق به آخرخط که همان معشوق هست رسیده و حرفهای دلش را با قلبش قسمت

میکنه وبه معشوق میگه دیر نکنی که اگر دیر بیایی و برگردی ببینی چیزی از من نمونده

و ببین چقدر دوست داشتم که تا حالا معجزه وار در کنارتم و هنوز نمردم چون بیادت بودم

و دنیا از این غریبه خسته بود ولی من نه ، و در ترانه ی هشتم باز هم خستگی و گذشته ها را فراموش میکنه

و بوی عطر تن معشوق را حس میکنه وباز میگه هیچکسی را قدّ تو دوس ندارم

واو رابهترین بهانه برای باهم بودنش به زبون میاره و میگه هیچکی مثل من عاشقت نمیمونه

واز دنیا چیزی جز تو نمیخوام ودرترانه ی نهم باز هم خواهشی داره وبه معشوق میگه ازت خواسته بودم

که به هر نحوی شده اعتمادت بهم تظاهر نشه که شد

و بارفتنت پاییز جدایی را در قلبم کاشتی ولی برگ خزون من تویی

و خیال شاعر هم از گفتن این ترانه بخاطر همان رفتنت بود وپاییز بهانه بود

که تو برگهای همان خزون جدایی هستی با اینکه آرزویت نیستم ولی تو هنوز آرزوی منی

با اینکه ازپیرامون من دوری ولی آخرین خواهشم یادته

همش بحال تو غبطه میخوردم که بدون چطر که منظور خود عاشق است تنهایی در باران قدم میزد

و معشوق میگه آدم بعضی موقع ها مجبوره که بره ودر ترانه ی آخر هم ، عاشق از قلب خود مطمئن هست

و به معشوق میگه که روزی واسم دلتنگ میشی که عشقت دیگه برای من کم رنگ شده ودلم رنگ تو را

نخواهد شناخت و اون موقع من دیگه مال تو نیستم ومطمئنّم که روزی برمیگردی

و جای خالی منو احساس میکنی و از روزاوّل میدانستم رفتنت بی اعتباره

و عاجزانه به توگفته بود تا دیر نشده برگردی که پشیمونی سودی نداره و این گفته ام ثابت شد .