دانلود آهنگ مدیا قاسمی به نام حرف دل 16

ادم ها از يه جايي به بعد ديگه خودشونو به در و ديوار نميكوبه
از هر چيزي شاكي نميشه ، از ادم ها فاصله نميگيره
از كسي متنفر نميشه ، گريه نميكنه، غصه نميخوره
ادم از يه جايي به بعد ديگه منتظر نميمونه
عجله نميكنه، بيقرار نميشه ديگه صدايي ، بوي عطري
رنگي، حواسش و پرت نميكنه..ادم از يه جايي به بعد فقط تماشا ميكنه
. امتحان اصلي زندگي ترك كردن كسايي كه دوسشون داريم نيست
،فقط اينه كه ياد بگيريم چطور بدون اونها زندگي كنيم…
به قول حضرت حافظ: اينهمه شهد و شكر كز
سخنم ميريزد، اجر صبريست كز شاخ نباتم دادند

بغلم کن که من از دربه دری میترسم
من از این فاجعه یِ بی خبری میترسم

مدتی هست که از خانه ی امنم دورم
بغلم کن که من از هر خطری میترسم

اگر از رخوتِ دنیا و زمین شعر شدم
علت آن است که از بی اثری میترسم
تا که احوال دل و دیده ی ما بارانیست
ازخودم...از تو، از آن پشت سری میترسم...
بغلم كن كه دلم واسه ي اون خنديدنات مرد…
دلم ميخواست بين شبها و روزها ، بين دست ها و نفسهات
بين بوسه ها و لب هات اونقدر سرگردون بشم
كه نفهمم دنيا كدوم طرف ميچرخه
هميشه دلم ميخواست تنها اتفاقي كه باعث جداييمون ميشه مرگ
باشه اما يه شبه همه چي عوض شد ما خيلي حيف شديم
انگار تنها ادم واقعي ، ادمهاي توي قصه ها هستن
ميدوني بزرگترين اشتباه ادمها تو رابطشون چيه ؟
اينه كه نصفه ميشنون، كمي ميفهمن ، و اصلاً فكر نميكنن
دوبرابر واكنش نشون ميدن
بگو اخه بيمعرفت تو چي كم داشتي؟

یک روز ، چشم باز می کنی و می بینی
عزیز ترین آدمِ زندگی ات ، دیگر نیست !
کسی که تا دیروز خیال می کردی همیشه
برایِ داشتنش و برایِ دوست داشتنش ، فرصت هست ،
کسی که فکرش را هم نمی کردی ، رفتنی باشد ...
به همین سادگی ، آدم ها می روند ،
و جایِشان ، برایِ همیشه خالی می مانَد !
پس «به سرعت ببخشید، به آرامی
ببوسید، صادقانه عشق بورزید، به راحتی
بخندید و هرگز از چیزی که لبخند به لبهای
شما نشانده اند احساس پشیمانی نکنید.

چون زندگي ادمها همش يه خاطره هست
تو تموم خاطرات من تويي و بس
هیچ وقت ...
تهِ حرف هاش نمی گفت خداحافظ...
می گفت مراقبتم...
یه بار گفتم...
تو خداحافظی کردن بلد نیستی؟
گفت می ترسم بسپرمت به خدا...
خدا ازم بگیرَدِت...
تا خودم هستم چرا خداحافظ !؟
خودم حافظ...
خودم مراقبتم...
«همیشه چای کم رنگ می‌نوشید.
اگر چای پُررنگ میشد، از طرف دیگر لیوان نمی‌توانست مرا ببیند.»

دقایقی در زندگی هست
که دلت برای کسی آن‌قدر تنگ می‌شود
که میخواهی او را از رویاهایت بیرون بکشی
و در دنیای واقعی بغلش کنی...
ميشه بياي و تكليف اين دل تنگ و روشن كني